سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها ! ... قلبم را از وحشت آفریدگانِ بدت بپوشان، و انس به خود و دوستان و فرمانبرانترا به من ببخش . [امام سجّاد علیه السلام ـ در دعایش ـ]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
سادیان ، سادیانی ، سادیو ، سادیون ، مرق ، سادیان مرق ، باباافضل ، سادیان ، شعر ، حسن طالبی سادیانی ، سادیان در اشعار ، شعر سادیان ، سوتال خوری ، تفریح های روستایی ، سادیان ، سوتال ، ، شعر ، سادیان ، روستای سادیان ، سادیانی ، سادیونی ، سادیو ، شکار گنجشک ؛ تیرکمان ؛ گنجشک خوری ، گوشت گنجشک ؛ روستای سادیان ؛ ، فیلم قدیمی ، جهاد سازندگی ، فیلم در مسجد ، قالی بافی ؛ چله ، پود ؛ قالی بافی در قدیم ؛ تابستان های قدیم ؛ ق ، معلمان قدیمی ، معلمان روستا ، روستای سادیان ، سادیان ، قدیم ترها ، موذنهای روستا ، موذن ، روستای سادیان ، اسامی قرآن خوانهای روستا ، قرآن خوانی ، قدیم ترها ، روستای سادیا ، بازیهای مدرسه ای ، خاطرات مدرسه ، خاطرات قدیم ، مدرسه در قدیم ، پس جوره ، گردو ، پاییز ، باد پاییزی ، قدیم ، خاطرات مدرسه ، خاطر ، تخم مرغ ، لانه کلاغ و کبوتر ، سرگرمی های قدیمی ، قدیم روستا ، تف ، ترقه ، ترقه های دست ساز ،بازیهای قدیم سادیان ، قدیم سادیان ، ساد ، دامداری ، دامداران سادیان ، گله داران روستا ، سادیانی ها ، دعاخوانهای قدیمی روستا ، قدیم ، سادیان قدیم ، سادیان ، رانندگان روستای سادیان ، روستای سادیان ، رانندگان ، سادیان ، امامزاده ، سادیون ، سادیانیها ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :9
بازدید دیروز :18
کل بازدید :48018
تعداد کل یاداشته ها : 44
103/2/19
5:30 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
[1]
روستایم را دوست دارم مثل همه روستایی ها ، مردمانش را کوچه هایش را ، سادگی هایش را ، اسمش را ، گذشته اش را و ... خلاصه اینکه عاشقش هستم پس برایش می نویسم ... مهدی اسماعیلی سادیانی

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

یادش به خیر قدیم ترها وقتی کسی به مشهد مقدس یا کربلای معلا و نجف اشرف مشرف می شد قبل از رفتن چاووش خوانها در روستا راه می افتادن و چاووشی می خواندند.تا اونجا که یادم میاد حاج علی نقی زاده یا همون علی حبیب خودمون چاووشی های زیبایی می خوند و الان صداش توی گوشم هست کاش بتونم یه فایل صوتی ازش بیداکنم و بگذارم.
صلوات‌خوانی:
اول به مدینه، مصطفی را صلوات                دوم به نجف، شیر خدا را صلوات
سوم در کربلا، به شمر ملعون لعنت            چهارم به توس، غریب‌الغربا را صلوات
ما دوستدار مصحف و در دین احمدیم           اندر جهان به خلق دو عالم سرآمدیم
زیر لوای آل علی (ع) صف کشیده‌ایم           چشم انتظار قائم آل محمدیم
بازگشت کاروان از سفر عتبات عالیات:
چه کربلا، عزیزان خدا نصیب کند                  خدا نصیب به عرش و هم، گدا بکند
رفتم به کربلا به سر قبر هر شهید                دیدم که تربت شهدا مشک و عنبر است
رفتن کاروان به مشهد مقدس:
در توس جلالت رضا می‌بینم                       بی‌پرده، حریم کبریا می‌بینم
در کفش‌ک‍َنِ حریم پور موسی                      موسای کلیم، با عصا می‌بینم
مشهد مقدس :
ز تربت شهدا بوی سیب می‌آید                   ز توس بویِ رضای غریب می‌آید
سری نهاده به غربت، رضا دلش تنگ است    ز توس تا به مدینه، هزار فرسنگ است