سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر که ما أهل‏بیت را دوست گیرد ، درویشى را همچون پوشاک بپذیرد [ و گاه این سخن را به معنى دیگر تأویل کنند که اینجا جاى آوردن آن نیست . ] [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
سادیان ، سادیانی ، سادیو ، سادیون ، مرق ، سادیان مرق ، باباافضل ، سادیان ، شعر ، حسن طالبی سادیانی ، سادیان در اشعار ، شعر سادیان ، سوتال خوری ، تفریح های روستایی ، سادیان ، سوتال ، ، شعر ، سادیان ، روستای سادیان ، سادیانی ، سادیونی ، سادیو ، شکار گنجشک ؛ تیرکمان ؛ گنجشک خوری ، گوشت گنجشک ؛ روستای سادیان ؛ ، فیلم قدیمی ، جهاد سازندگی ، فیلم در مسجد ، قالی بافی ؛ چله ، پود ؛ قالی بافی در قدیم ؛ تابستان های قدیم ؛ ق ، معلمان قدیمی ، معلمان روستا ، روستای سادیان ، سادیان ، قدیم ترها ، موذنهای روستا ، موذن ، روستای سادیان ، اسامی قرآن خوانهای روستا ، قرآن خوانی ، قدیم ترها ، روستای سادیا ، بازیهای مدرسه ای ، خاطرات مدرسه ، خاطرات قدیم ، مدرسه در قدیم ، پس جوره ، گردو ، پاییز ، باد پاییزی ، قدیم ، خاطرات مدرسه ، خاطر ، تخم مرغ ، لانه کلاغ و کبوتر ، سرگرمی های قدیمی ، قدیم روستا ، تف ، ترقه ، ترقه های دست ساز ،بازیهای قدیم سادیان ، قدیم سادیان ، ساد ، دامداری ، دامداران سادیان ، گله داران روستا ، سادیانی ها ، دعاخوانهای قدیمی روستا ، قدیم ، سادیان قدیم ، سادیان ، رانندگان روستای سادیان ، روستای سادیان ، رانندگان ، سادیان ، امامزاده ، سادیون ، سادیانیها ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :8
بازدید دیروز :5
کل بازدید :49130
تعداد کل یاداشته ها : 44
103/9/7
1:0 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
[1]
روستایم را دوست دارم مثل همه روستایی ها ، مردمانش را کوچه هایش را ، سادگی هایش را ، اسمش را ، گذشته اش را و ... خلاصه اینکه عاشقش هستم پس برایش می نویسم ... مهدی اسماعیلی سادیانی

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

یادباد آن روزگاران یادباد ...

وقتی جناب آقای حسن طالبی یا آقای جویپا از طرف جهاد فیلم می آوردند و از بلندگو اعلام می شد تقریبا کسی نبود که توی مسجد نیاد برای فیلم دیدن و مردم سراپا چشم و گوش بودند و هیجان فوق العاده ای در هنگام دیدن فیلم داشتند و طبیعتا فیلمهای اون زمان بیشتر درباره دفاع مقدس بود و مردم آنچنان محو فیلم می شدن که انگار خودشون هنرپیشه فیلم هستن و حتی با حرکت یک هنربیشه به سمت دشمن صداشون بلندمی شد که مواظب باش عراقی بشت خاکریزه  و گاهی هم مثلا در یک صحنه تیر اندازی داد می زدن بزنش بزنش و ...

راستی یادم رفت بگم قبل از نمایش فیلم یه نفر از جهادی ها در باره قصه فیلم توضیح میداد.

یادش به خیر